خانه
عناوین مطالب
تماس با من
اردی بهشت
اردی بهشت
درباره من
دلم نمیاد که بگم به خاطر دلم بمون اما بدون بارفتنت ازتن خستم میره جون بمون برای کوچه ای که بی تولبریزه غمه ابری تراز اسمونش ابرای چشمای منه
ادامه...
روزانهها
همه
نوشین مهر
نونوچه
میخوام بمونم
ما 2 تا
دفتر عشق
دانلود فیلم و آهنگ
تنهاترین تنهای عالم
پیوندها
طراحی وب سایت
جدیدترین یادداشتها
همه
[ بدون عنوان ]
من نوشت
ریشهشناسی واژة تابستان
هزار خواهش و آیا . . .
من نوشت
ایران1 - کره 0
حسین منزوی:
[ بدون عنوان ]
عمو حسینم رفت
[ بدون عنوان ]
ندای طبیعت
از تو انتظار نداشتم...
[ بدون عنوان ]
فلسفه ماه محرم و شهادت امام حسین (ع )
حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در 15 جمله
بایگانی
خرداد 1393
1
شهریور 1392
1
خرداد 1392
4
فروردین 1392
1
اسفند 1391
2
بهمن 1391
4
آذر 1391
1
آبان 1391
4
مهر 1391
2
شهریور 1391
3
مرداد 1391
4
تیر 1391
1
خرداد 1391
4
اردیبهشت 1391
6
فروردین 1391
10
اسفند 1390
8
بهمن 1390
10
دی 1390
5
آذر 1390
12
آبان 1390
20
مهر 1390
27
شهریور 1390
29
آمار : 25962 بازدید
Powered by Blogsky
و اما عشق...
غریب است دوست داشتن. وعجیب تر از آن است دوست داشته شدن...
وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...
ونفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده ؛ به بازیش میگیریم
هر چه او عاشقتر ، ما سرخوشتر،هر چه او دل نازکتر ، ما بی رحم تر ...
تقصیر از ما نیست ؛ تمامی قصه های عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند...
*******
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم، وقتی که دیگر رفت من به انتظارآمدنش نشستم،
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست داشته باشد من او را دوست داشتم،
وقتی که او تمام کرد من شروع کردم ، وقتی او تمام شد من آغاز شدم وچه سخت است تنها شدن!
******
چه غم انگیز است وقتی که چشمه ای سرد و زلال در برابرت می جوشد و می خواند و می نالد ،
تو تشنه ی آتش باشی و نه آب. و چشمه که خشکید ، و چشمه که از آن آتش که تو تشنه ی آن بودی ،
بخار شد و به هوا رفت و آتش کویر را تافت و در خود گداخت و از زمین آتش رویید
و از آسمان آتش بارید ، تو تشنه ی آب گردی و نه آتش!!!
و بعد ، عمری گداختن از غم نبودن کسی که تا بود ، از غم نبودن تو می گداخت ...!
******
رسم زندگی این است
یک روز کسی را دوست داری
و روز بعد تنهائی
به همین سادگی او رفته است
و همه چیز تمام شده است
مثل یک میهمانی که به آخر می رسد
و تو به حال خود رها می شوی
چرا غمگینی؟
این رسم زندگیست
تو نمی توانی آن را تغییر دهی
******
کسی را دوست میدارم.....
خداوندا
از بچگی به من آموختند همه را دوست بدارم
حال که بزرگ شده ام،
و کسی را دوست می دارم، می گویند:
فراموشش کن.
******
صبر کردن دردناک است و فراموش کردن دردناکتر
و از این دو دردناکتر ان است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش!!!!
******
حرفهایی است که هیچ گاه زبانها بهم نمیگویند....
حرفهایی است که فقط دستها میتوانند بهم بگویند.
******
دلی که از بی کسی غمگین است،هر کسی را می تواند تحمل کند.هیچ ﮐس بد نیست.
دلی که در بی اویی مانده است،برق هر نگاهی جانش را می خراشد.
اما چه رنجی است لذت را تنها بردن و چه زشت است زیبایی را تنها دیدن و چه بدبختی آزار دهنده ای است تنها خوشبخت بودن!
در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است .....
*******
خداوندا.....
برای همسایه که نان مرا ربود، نان !!
برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربانی !!
برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش !!
و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق می طلبم.....
********
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
انتظار و هوس و دیدن و نادیدن نیست.
زندگی چون گل سرخی است
پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف.
******
تا آسمان راهی نیست
اما تا آسمانی شدن راه بسیار است..
من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم،
چون آنها از روی عشق می رقصند و اینها از روی عادت نماز می خوانند.
*******
چه بسیارند کسانی که همیشه حرف می زنند بی آنکه چیزی بگویند و چه اندکند کسانی که حرفی نمی زنند اما بسیار می گویند
با تو....
همه رنگهای این سرزمین را آشنا میبینم....
مرضیه
دوشنبه 7 شهریورماه سال 1390 ساعت 08:26 ب.ظ
0
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر