قیصر امین پور میگه:

آن که مست آمد و دستی به دل ما زد ورفت

 

              در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت

 

خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد

 

              تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت

 

دل تنگش سر گل چیدن از این باغ نداشت

 

              قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد