کتاب نما: شازده کوچولو

اگر کسی گلی را دوست داشته باشد که تو کرورها و کرورها ستاره فقط یک دانه ازش هست واسه احساس خوشبختی همین قدر بس است که نگاهی به آن همه ستاره بیندازد و با خودش بگوید: «گل من یک جایی میان آن ستاره هاست...




بغض هایم را نگه می دارم

بعضی وقتها سبک نشوم سنگین ترم!!! .


http://www.web.iran-forum.ir/uploads/posts/2011-09/1315515038_2.jpg

زهرا شعبانی:


فقط این ریل ها نمی دانند

من که با این قطار می آیم

از کدام اتفاق سردرگم

در شبی ناگوار می آیم




من کی ام؟ دلشکسته ای غمگین

که برایت همیشه دلتنگم ؟

یا زنی هرزه که هر از گاهی

جای دنجی به کار می آیم ؟



نه ولی من میان دستانت

زندگی را قشنگ حس کردم

بی خیال خدا و آدمهاش

هرچه که به شمار می آیم !




دوستت دارم از همین دیروز

دوستت دارم از همین فردا

دوستت دارم و فقط با تو

تا ته روزگار می آیم




می نویسی اتاقم از آن شب

بی حضورت عجیب دلگیر است

می نویسم که هرچه باداباد

بازهم بیقرار می آیم




فکر من را نکن که این دنیا

با خیال تو واقعا عالی ست

فکر من را نکن به هر سختی ست

با حقیقت کنار می آیم !

گاهی میان مردم،
در ازدحام شهر،
غیر از تو هرچه هست را فراموش می کنم ... .





چه ساده لوحانه...

بال بال زدنتهایت...

میان بازوانم را...

باور کرده بودم...!!!

نمی دانستم...

تمرین پریدن...

به هوای دیگریست....
ب


بعضی وقتا آدما


الماسی تو دست دارن...


بعد چشمشون به یه گردو میفته


دولا میشن تا گردو رو بردارن


الماس میفته تو شیب زمین


قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره...


میدونی چی میمونه؟


یه آدم...


یه دهن باز...


یه گردوی پوک...


یه دنیا حسرت...


خداوندا! قرارم باش... یارم باش ...جهان تاریکی محض

است...می ترسم.... کنارم باش

●او معشوق توست


عاشق می خواست به سفر برود

 روزها و ماه ها و سال ها بود که چمدان می بست.

هی هفته ها را تا می کرد و توی چمدان می گذاشت

 هی ماه ها را مرتب می کرد

 و روی هم می چید و هی سال ها را جمع می کرد

 و به چمدانش اضافه می کرد.

 

او هر روز توی جیب های چمدانش شنبه و یکشنبه می ریخت

 و چه قرن هایی را که ته ته چمدانش جا داده بود.

و سال ها بود که خدا تماشایش می کرد و لبخند می زد و چیزی نمی گفت.

 

 اما سرانجام روزی خدا به او گفت:

 عزیز عاشق، فکر نمی کنی سفرت دارد دیر می شود؟

 چمدانت زیادی سنگین است.

 با این همه سال و قرن و این همه ماه و هفته چه می خواهی بکنی؟


عاشق گفت : خدایا! عشق، سفری دور و دراز است.

 من به همه این ماه ها و هفته ها احتیاج دارم.

 به همه این سال ها و قرن ها...

 زیرا هر قدر که عاشقی کنم، باز هم کم است.

خدا گفت : اما عاشقی، سبکی است. عاشقی، سفر ثانیه است.

 نه درنگ قرن ها و سال ها...

 بلند شو و برو و هیچ چیز با خودت نبر...

 جز همین ثانیه که من به تو می دهم.

 

عاشق گفت : چیزی با خود نمی برم، باشد.

 نه قرنی و نه سالی و نه ماه و هفته ای را.

 

اما خدایا ! هر عاشقی به کسی محتاج است. به کسی که همراهی اش کند.

 به کسی که پا به پایش بیاید. به کسی که اسمش معشوق است.

 

خدا گفت : نه ؛ نه کسی و نه چیزی.

 "هیچ چیز" توشه توست و "هیچ کس" معشوق تو،

 در سفری که  نامش عشق است.

و آنگاه خدا چمدان سنگین عاشق را از او گرفت و راهی اش کرد.

 

عاشق راه افتاد و سبک بود و هیچ چیز نداشت

 جز چند ثانیه که خدا به او داده بود...

 

عاشق راه افتاد و تنها بود و هیچ کس را نداشت

 جز خدا که همیشه با او بود....

 

"عرفان نظر آهاری"

 

مهدی لقمانی:

picfa net%20(1) والپپرهای عاشقانه و رمانتیک روز با گرافیک بالا 2

میدانم که عشق رویاهای تو نبودم ، اما هر چه بود برایم عزیزترین بودی.

اگر لایق تو نبودم مرا ببخش ، هر چه بودم یک دلداده بودم .
کسی بودم که شب و روز به یاد تو لحظه های سرد دور از تو بودن را با تمام سختی هایش گذراندم.
نمیخواهم بگویم برای تو اشک ریختم ، این اعتراف تلخیست اما بدان که دیگر اشکی در چشمهایم نمانده که برای تو بریزم.
شاید در دلت بگویی که من لیاقت عشق تو را نداشتم ، بی رحم نباش ، اگر میدانستی آنگاه که با تو بودم در قلبم چه میگذشت تا ابد از حرف خویش پشیمان میشوی .
میدانم روزی خواهد آمد که در حسرت عشقم بنشینی و با خود بگویی ای کاش قدرش را میدانستم ، اما آن روز دیگر خیلی دیر است.
با اینکه گفتنش سخت است ، با اینکه حقیقت تلخیست اما چاره ای جز باورش نیست ::: برای همیشه فراموشم کن.
برو معنای عشق را یاد بگیر و بعد عاشق شو ، تا معنای عشق را نفهمیدی کسی را عاشق خودت نکن ! عشق احساس پاکیست که تو آن را بازیچه قرار دادی ، تو در این بازی تلخ یک همبازی را از دست دادی ، قلب همبازی ات را شکستی ، اشکش را در آوردی و بعد  آن را متهم کردی.
اگر همبازی خوبی برایت نبودم مرا ببخش ، اگر فکر میکنی لایق نبودم به دنبال کسی باش که لایق تو باشد .