بعضی وقتا آدما
الماسی تو دست دارن...
بعد چشمشون به یه گردو میفته
دولا میشن تا گردو رو بردارن
الماس میفته تو شیب زمین
قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره...
میدونی چی میمونه؟
یه آدم...
یه دهن باز...
یه گردوی پوک...
یه دنیا حسرت...
زیبا و با احساس ...
زیبا و با احساس ...