قایق شکسته

حس خوب با تو بودن ... دیگه با من آشنا نیست

شعر خوب از تو گفتن ... دیگه سوغاتیه من نیست

من همونم که یه روزی ... واسه چشمات خونه ساختم

واسه بوسیدن دستات ... همه زندگیمو باختم

توی رودخونه ی قلبت ... قایق من رفتنی بود

من از اول می دونستم ... قایقم شکستنی بود

واسه قلب صد تا عاشق ... زیر پنجرت می خوندم

توی هر شهری که بودی ... من مسافرت می موندم

اگه بارونی نباشه واسه ریشه درختم

تو نیاز تو می موندم تا بباری روی بختم

توی رودخونه ی قلبت ... قایق من رفتنی بود

من از اول می دونستم ... قایقم شکستنی بود

قامت خوب و قشنگت ... شده درمونه تب من

سفرت بی انتها بود ... واسه قصه ی شب من

چیز تازه ای ندارم که به پای تو بریزم

   دست خوب مهربونی یاورت باشه عزیزم ...

کی تورو دوست داره قد یه دنیا
کی می خواد با تو باشه حتی تو رویا
دنبال جای پاهاته
روی شن های قشنگ و خیس دریا

نگو که، رفتن تو سهم منه
دل من طاقت نداره، میشکنه
نگو که، باید جدا شیم
نگو  قسمت منو تو، رفتنه

و در نهایت...

                  

مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند

                                        ولی آنان را ببخش


اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند

ولی مهربان باش

                     


اگر شریف ودرستکار باشی فریبت می دهند 

ولی شریف و درستکار باش

                       

نیکی های امروزت را فراموش می کنند 

 ولی نیکوکار باش

                                    

بهترین های خود را به دنیا ببخش

حتی اگر هیچگاه کافی نباشد

                                  

و در نهایت می بینی آنچه که هست

بین تو و خداوند است

نه میان تو ومردم

مناجات

بزرگا !

مگر می توان شیرینی عشق تو را چشید

و از تو روی گردان شد ؟

مگر می توان لذت همجواری با تو را درک کرد

و میل جای دیگر داشت ؟

لطیفا !

آیا شود که من نیز دوست تو باشم

و به عشق و محبت تو پاک گردم ؟

شود که شوق دیدارت بال پروازم را بگشاید

و به خوب و بد راه دگر نیندیشم ؟

جمیلا !

توان روی تو دیدن و نعمتی دیگر خواستن ؟

توان رضایت تو را داشتن و چشم به دیگری دوختن ؟ 

 خدایا !

این تن را برای عبادتت ، لایق

این قلب را برای شیداییت ، عاشق

این چشم را برای دیدنت ، شایق

و این جان را به مقام قربت ؛ واصل گردان 

الهی آمــــــــــــــین

 

مناجات المحبین امام سجاد (ع)

آن سوی دلتنگیها خدایی است که داشتنش جبران همه    نداشتنی هاست

آنگاه که غرور کسی را له می کنی،

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،

آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،

می خواهم بدانم،

دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟

نه تو میمانی، نه اندوه

                                                 تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net  


     

نه تو می مانی
نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه، نه، آیینه به تو خیره شده است
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض
آه از آیینه ی دنیا که چه ها خواهد کرد
گنجه ی دیروزت
پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!
بسته های فردا، همه ای کاش ای کاش...
ظرف این لحظه ولیکن خالیست
ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود
غم که از راه رسید
در این سینه بر او باز مکن
تا خدا یک رگ گردن باقیست
تا خدا هست،
به غم وعده این خانه مده...

                                     

                                      

خدا را دوست دارم ، با تمام عشق خدائیم

 خدا را دوست دارم ، با تمام عشق خدائیم

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه با هر user name که باشم، من را connect می کند

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه تا خودم نخواهم مرا D.C نمی کند

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه با یک delete هر چی را بخواهم پاک می کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه اینهمه friend برای من add می کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه اینهمه wallpaper که update می کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه با اینکه خیلی بدم من را log off نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همه چیز من را می داند ولی SEND TO ALL نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه می گذارد هر جایی که می خواهم Invisible بروم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه جزء friend هام می ماند و من را delete و ignore نمی کند.
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه اجازه،  undo کردن را به من می دهد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه من را install کرده است
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچ وقت به من پیغام line busy نمی دهد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه اراده کنم،  ON می شود و من می توانم باهاش حرف بزنم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه دلش را می شکنم، اما او باز من را می بخشد و shout down ام نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه password اش را هیچ وقت یادم نمی رود، کافیه فقط به دلم سر بزنم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه تلفنش همیشه آنتن می دهد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه شماره اش همیشه در شبکه موجود است
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچ وقت پیغام no response نمی دهد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هرگز گوشی اش را خاموش نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچ وقت ویروسی نمی شود و همیشه سالم است
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه هیچوقت نیازی نیست براش BUZZ بدهم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه آهنگ حرف هاش همیشه من را آرام می کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه نامه هاش چند کلمه ای بیشتر نیست، تازه spam هم تو کارش نیست
خدا را دوست دارم ، بخاطر اینکه وسط حرف زدن نمی گوید، وقت ندارم، باید بروم یا دارم با کس دیگری حرف می زنم


 خدا را دوست دارم ، با تمام عشق خدائیم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه من را برای خودم می خواهد، نه خودش
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه وقت دارد حرف هایم را بشنود
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه فقط وقت بی کاریش یاد من نمی افتد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه می توانم از یکی دیگر پیشش گله کنم، بگویم که گله دارم.
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه پیشم می ماند و من را تنها نمی گذارد، دوست داشتنش ابدی است
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه می توانم احساسم را راحت به آن بگویم، نه اصلا نیازی نیست بگویم، خودش میتواند نگفته، حرف ام را بخواند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه به من می گوید دوستم دارد و دوست داشتنش اش را مخفی نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه تنها کسی است که می توانی جلوش بدون اینکه خجل بشوی گریه کنی، و بگویی دلت براش تنگ شده
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه ، می گذارد دوستش داشته باشم ، وقتی می دانم لیاقت آنرا ندارم
خدا را دوست دارم به خاطر اینکه از من می پذیرد که بگویم : خدا را دوست دارم


 خدا را دوست دارم ، با تمام عشق خدائیم

--
بی پناهم من ، امانم میدهی *** نور میخواهم نشانم میدهی
بی تو در این کوچه ها در یوزه ام *** تا بیایی در فراقت روزه ام

----


خدا

آن حس زیباییس که در تاریکیه شبها

زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را

یکی اندر سکوتی سرد میگوید کنارت هستم ای تنها




خدایا!

            از خدا خواستم مصائب مرا حل کند و خدا گفت: نه!


            او فرمود: حل مشکلات تو کار من نیست، من به تو عقل دادم و تو                با توکل به من به مراد مقصود می رسی

            از خدا خواستم غرور مرا بگیرد و او گفت: نه!

            او فرمود: باز گرفتن غرور کار من نیست بلکه تویی که باید آنرا ترک کنی

            از خدا خواستم به من شکیبایی عطا کند و او گفت: نه!

            خدا فرمود: شکیبایی دست آورد رنج است و به کسی عطا نمیشود                 باید آنرا  به دست آورد     

            از خدا خواستم به من سعادت بخشد و خدا گفت: نه!

            خدا فرمود: خود باید متعالی شوی اما به تو یاری میرسانم تا به ثمر

            بنشینی

            از خدا خواستم مرا کمک کند تا دیگران را به همان اندازه که                           او مرا دوست  دارد دوست بدارم

            خدا فرمود: آفرین بالاخره مقصود اصلی را دریافتی

            از او نیرو خواستم او مشکلات را جلوی پایم گذاشت تا قویتر شوم

            از او حکمت خواستم او مسائل بسیاری به من داد تا حل کنم

            از او شهامت خواستم او خطر را در مقابلم قرار داد تا از آن بجهم

            از او عشق خواستم انسانهای دردمند را سر راهم قرار داد تا به                 آنها کمک  کنم

            از او کمک خواستم به من فرصت داد

            هیچ یک از خواسته هایی که داشتم دریافت نکردم اما به آنچه                نیاز داشتم رسیدم!